" ای دل مباش یکدم, خالی ز شور و مستی وانگه برو, که رستی از نیستی و هستی"
تحویل سال نو, به وقت اینجا روز دوشنبه است. در حال مذاکره با خودم هستم که دوشنبه کلاس بی کلاس! :) یک [روز] که هزار [روز] نمی شود! مگر نمره attendence چقدر مهم است؟... خوش به حال بچه های high school که دو هفته کامل برای spring break تعطیل هستند! دلم به حال خودم سوخت!
بر عکس سالهای قبل که کمتر برای عید مهمان داشتیم و روزهای عید را اصلا حس نمی کردیم, جمعه هفته پیش مهمان عزیزی داشتیم! با مهمانی و دید و بازدید کاملا موافقم ولی برنامه هایم خیلی فشرده شده. اصلا آمادگی نداشتم. چقدر شرمنده شدم که نتوانستم همراه دیگران به فرودگاه بروم! آخرین نفری بودم که برای دیدنش به منزل ناهید رفتم و بیشتر از همه سوغاتی گرفتم! ... تفریح اجباری برایم لازم بود. این دو-سه روز هم جدول زمانبندی را فشرده تر کردم که paper پنجشنبه به موقع تمام شود. دلم عید می خواهد... با یک عالمه وقت آزاد و خیال راحت!
کتاب خواندنم هنوز به آرامی ادامه دارد. فقط دو بخش از "کویر" باقی مانده که تمام شود! دکتر شریعتی "معبدی" را معرفی می کند: "...با مناره ای به رنگ آفتاب, کشیده همچون آرزو, نازک همچون خیال, قامت بلند یک "فریاد", ... فریاد بر سر دل زندانی یک زمین, دعوت به معراج آسمان..." او به معبد می رود و پس از زیارت, آفرینش دوباره خود را حس می کند:
"چه حالی دارم! که می داند که چه احساس می کنم؟! چه کسی آفرینش خویش را حس کرده است. آغاز شدن خویش را چه کسی به چشم دیده است؟ دارم آغاز می شوم, دارم "خلق" می شوم و خدا لبهایش را, به مهر و به نیروی شگفت خدایی و دم آفریدگاری خود بر لبهای تشنه من نهاده است و از روح خویش در کالبدم می دمد و من زنده گشتن خود را, در هر دم او, حس می کنم. می دانم که هم اکنون قلبم و نبضم به زدن آغاز خواهد کرد ; آری, دارم نفس می کشم. چگونه می توانم وصف کنم که تنفس چیست؟ دم زدن! در این فضای سرشار از قدس, پس از آن عمری زنده بودن و نفس بر نیاوردن, هوا نبلعیدن, خفگی, خفقان! دم زدن آن هم چگونه؟ کجا؟ در چه هوایی؟ شسته در چشمه های پاک بامدادان بهارین جهان دیگر! چه هوایی؟ باران خورده از ابرهای مهربان و سخاوتمند رحمت! چه هوایی؟ معطر از بوی گلهای شکفته در باغهای خرم آرزومندی, باغ شکفته در خیال خوشپرواز شاعران, گلهای شکفته در خاطره های معطر فرشتگان, عاشقان, عارفان خدا..."
به سوپر مارکت ایرانی و بازار نوروزی که رفتیم کلی دوست و آشنا آنجا بود که همه مشغول خرید بودند! نمی دانم کی وقت دارند برای دیدن هم بروند, وقتی روز تعطیلی نیست! آنجا آجیل و شیرینی و خشکبار ایرانی بود که چشمک می زد! Umm! شیرینی نخودچی و باقلوا هم بود :) آرایشگاه ایرانی هم پر از چهره های آشنا بود. Betty خانم مرا که دید, یاد عروسی نگار افتاد و احوالش را پرسید. یادش به خیر, تابستان چقدر خوش گذشت! با چند نفر از بچه ها همراه عروس رفته بودیم و نگار خانم استرس داشت که دیر نشود. ما هم از دمای سشوار و Reaction temperature و اکسیدیشن موهای عروس خانم و کاتالیزور, پنس دندانپزشکی و اسپری fixator سمپلها می گفتیم و می خندیدیم. Betty اول سعی می کرد جدی باشد ولی بعد خودش بلندتر از ما می خندید,تا بالاخره عروس خانم و همراهان همگی به سلامتی حاضر شدند!
......................................
آن روزها بهار بود. نسیم بهاری بود. عطر شب بوها و یاس غوغا می کرد. صدای ساییده شدن برگها و آواز پرنده ها و فریاد شوق بچه هایی که عیدی می گیرند. گاهی دلم می خواهد 2 هفته تعطیل می شدیم و مثل ایران پیک نوروزی و انشاهای بی ربط می نوشتیم, فیلم و کارتونهای تکراری تماشا می کردیم. عیدی می گرفتیم و برای پولمان نقشه می کشیدیم! آن روزها عید بود و مدرسه و دل تنگ نشدن برای معلمها و دبیرها!
البوم جدید اندی هم آمد! ترانه هایش مثل همیشه شاد هستند! نمی دانم چرا عمو نادر حساسیت خاصی نسبت به اسم اندی و ترانه ها و کنسرتهایش دارد. کلا می گوید سبک و بی محتواست! نظر من کمی فرق دارد... اگر اندی خواننده خوبی نباشد, Musician خوبیست. کسی که بیشترین ترانه های شاد را تا به حال در البومهایش دارد, اندی است. اینبار از بین ترانه ها در کار جدیدش, "شهر فرشته ها" و طنین صلح را دوست دارم.
طنین صلح : "...صلح سپید و آبی چتر قشنگ روشن یه روز میافته سایه اش رو آسمون میهن
عشق دوباره با ما عشق دوباره با من مردم دلشکسته چشم انتظار صلحن..."
...یه روزی چتر روشن وا می شه روی خونه میون سبز و قرمز صلح سپید می مونه."
بعد از اینکه سیاوش قمیشی "تصور کن" را اجرا کرد همه به این فکر افتادند که یک مقدار محتوای سیاسی به ترانه ها بدهند. به نظرم این خیلی جالب نیست که هر کسی بلند شود و برای ایران و آزادی ایران ترانه بسراید- یکی واقعا از روی دلسوزی برای ایران و یکی هم به خاطر تبلیغ بیشتر برای خودش. مثل اجرای مسخره سوزان روشن که به کمدی بیشتر شبیه بود! خانم سوزان روشن! خواننده محترم! نجات کشور و ملت ایران کار تو یکی نیست! آن هم با تاپ کوتاه رنگ لشکری و افرادی که به اعضا )Gang- South American بیشتر شبیهند تا حامیان ایران و ایرانی! تبلیغ برای حمله نظامی راه چاره کشور ما نیست!
کیمیا الان یک ماهه شده ! وقتی بغلش می کنم بوی شامپو و پودر بچه می دهد- بوی معصومیت و پاکی کودکی! هنوز جرات ندارم صورتش را ببوسم, بسکه پوستش حساس و ظریف است. در عوض دستش را می گیرم و انگشتهای کوچکش را می بوسم و با او صحبت می کنم... خانم کوچولوی بند انگشتی! می دانی بوی بال و پر فرشته ها را می دهی! می دانی فرشته ها تازه به دل پاک و آسمانی ات دست کشیده اند! می دانی داشتن دل صاف و بی کینه چه صفایی دارد!
کاش پایان هر سال فرصتی بود که سال جدید را با دلی پاک و سپید همچون دل یک کودک آغاز می کردیم! :)
Mar.14/06
(هوالمحبوب) اول اینکه محشر بود ! دوم اینکه سلام . الهام جون واقعا قلمت رو تحسین میکنم . مطالبت واقعا بهاری شدن . کلمه به کلمه عشق و طراوت و زندگی رو زمزمه میکنی برای امثال من که عشق می ورزیم به نوشته های سپید و پاکت . انگار خیلی حرف دارم واسه گفتن ...
کلی تلاش کردم که تونستم این صفحه رو باز کنم . خلاصه داشتم می گفتم که خیلی خوشگل نوشتی سطر به سطر همراه حرفهات شدم و حسشون کردم . تا یادم نرفته بگم که وبلاگت خیلی خوشگلتر شده لوگو که عالیه اون به نام خدا هم که خیلی خوشگله . دستت درد نکنه . دیگه اینکه اون فرشته کوچولو رو هم به جای من ببو و ببوس . مثل همیشه دوست دارم . یا علی
سلام دوست من، به نظر من خوبه که تو نوشتهت موضوعهای متنوعی از خاطرات و چیزهای دیگه رو به شکل قشنگی کنار هم جمع میکنی و قشنگ و ساده مینویسی آدم از خواندنشون خسته نمیشه.
میدونی در مورد شریعتی، نگاه شریعتی بعضی وقتها پر از احساس و شور است. مطمئن هستم که اگر شریعتی در این دوران میزیست با تجربه یک حکومت دینی، نگاهش و نوشتههاش خیلی متفاوت میبود.
موفق باشید.
گروه نرم افزاری طب امین جهت رفاه حال پزشکان و دانشجویان محترم پزشکی اقدام به ایجاد سایت و نمایش و فروش محصولات خود کرده است. شما میتوانید با ورود به این سایت در هر مقطع پزشکی که هستید نرم افزار دلخواهتان را انتخاب و به صورت آنلاین خرید کرده و توسط پیک رایگان تحویل بگیرید. برای اطلاعات بیشتر به سایت مراجه فرمایید.
http://www.aminteb.com
نمونه نرم افزارها
سری نرم افزارهای دستیار پزشک
دستیار پزشک شامل 6 عددCD می باشد و حاوی تمامی عناوین زیر است
نرم افزار هاریسون (2005) شامل متن کامل کتاب به همراه کلیه تصاویر
+
نرم افزار سسیل (2005) شامل متن کامل کتاب به همراه کلیه تصاویر
+
Diagnostic Imaging and Radiology شامل تصاویرآموزشی رادیولوژی زنان، کودکان، داخلی، اعصاب و ...
+
بیش از 10 اطلس تخصصی در زمینه های گوناگون بالینی شامل گوارش، چشم، عفونی، روماتو، ریه، خون، قلب، پوست و ...
+
کتابخانه دیجیتال طب شامل دهها عنوان کتاب و گایدلاین در زمینه های گوناگون طب
+
نرم افزار تشخیص افتراقی بیماریها
+
نرم افزار صداها و سوفلهای قلبی شامل انواع صداهای فیزیولوژیک و پاتولوژیک
+
The Merck Manual of Diagnosis and Therapy 17th Edition
+
رفرانس دارویی بسیار جامع و کامل با قابلیت جستجو
+
نرم افزار ترمینولوژی پزشکی شامل صدها اصطلاح و ترم مهم و رایج طب به همراه تلفظ صحیح آنها
+
اطلس و کتاب درماتولوژی مبتنی بر شواهد (2004)
+
ECG library نرم افزار آموزشی تفسیر الکترو کاردیو گرام
+
بیش از هزار اسلاید و تصویر آموزشی کاردیولوژی
+
نرم افزار آموزشی اورژانسهای پزشکی
+
Chest Imaging ATLAS شامل اطلس تصاویر قفسه سینه در بیماریهای گوناگون
+
ATLAS of Ophthalmology اطلس بسیار کامل و جامع چشم
+
Catalog of Clinical Images مجموعه ای بسیار کامل از تصاویر کلینیکال در بیماریهای بخشهای مختلف بدن
+
اطلس کامل پاتولوژی سیستمیک شامل صدها تصویر میکروسکوپی و ماکروسکوپی با کیفیت عالی
+
اطلس کامل اندوسکوپی دستگاه گوارش شامل صدها تصویر فیزیولوژیک و پاتولوژیک با کیفیت بسیار خوب
قیمت مجموعه فوق بصورت کامل حاوی همه عناوین قید شده : 12500 تومان
سلام
الهام خانم هوز دو تا از مطلباتو نخوندم سر فرصت می خونم نظرمو میگم ........
راستی تغییراتت خیلی خوب شدن !
سلام! چه شکوفه های قشنگیه! به نظرم هلو باشه! عید شما هم مبارک پیش پیش! خوش به حالتون که بچه کوچولو دارین نزدیکتون! خیلی خوبه! کیفشو ببرین!
سلام الهام جان
ممنونم که بهم سر زدی و کامنت گذاشتی.
با جمله آخرت خیلی موافقم.همیشه وقتی عید میشه حسرت روزهای گذشته و دل های پاکی رو میخورم که دیگه هیچوقت اون معصومیت دوران کودکی بر نمیگرده.
به امید دیدار ....
سلام (: آخی!! نی نی گولوووو!! بعدنیشم یام یاممممم باقلوااااااا (: از احساساتی که تو نوشته هات هست خیلی خوشم میاد (:
سلام خیلی قشنگ نوشتی
ولی خوبه که حداقل دم عید یه یک هفته ای به خودت مرخصی بدی
امیدوارم که عید خوبی همراه با خانوادتون داشته باشید
سلام الهام جان......خوبی... یک روزه دیگه به سال جدید نمونده و من اینجا اول سال نو را به شما دوست خوبم تبریک عرض کنم امیدوارم سال پر برکتی برات باشه و خدا برات همه جوره بسازه...سبز و سرخ و آبی باشی ...نوشته های زیبابیت نشانه عمق فکرت و زیبایی کلماتیست که در بکار بردنشان نهایت ظرافت را بکار میبری قلمت همشه سبز باد ..عالی بود ..منتظر نوشته های خوبت هستم....... آخرین آپ من در سال ۱۳۸۴ منتظر حضور قشنگت هستم......فعلا
هو
۱۲۱
... کیمیا الان ۱ ماهشه ... اما کیمیا اگر ۱۰۰۰ ماهه هم که بشه ولی خودشو نشناسه همون کیمیای ۱ ماهه می مونه ... کمکش کنید تا کیمیای کوچولو و معصوم امروز مثل هزاران کیمیای این هستی تو شلوغی های بی حد این دنیای پستی خودشو و خداشو گم نکنه ... در پناه حق
الهام عزیز !َ
از اینکه گاهی به وبلاگ خودکشی سر می زنی و نظرت رو به من می گی ممنونم .
بله الهام جان !
من هم معتقدم که این منم که می تونم دست من رو بگیرم ...
اما یه معادلاتی در اینجا وجود داره که شما از اون آگاهی ندارین ...
به نظر من شما صورت مساله رو به نوعی قشنگتر مطرح کردین ...
البته من منتظر ارائه درمان از سوی دیگران نیستم اما خب ...
مطلبتون رو خوندم ...
حرفی ندارم در موردش بزنم ...
بهتره هیچ قضاوتی نکنم
و برای شما
و خانواده محترم شما
در سال جدید از خدای بزرگ موفقیت و شادی طلب کنم .
راستی سلام ...
سلام الهام جان ... من از وبلاگ سوسکی خانم لینکت رو پیدا کردم و سرزده مزاحمت شدم ! ظاهرا شما هم ونکووری هستی . نوشته هات رو خونم و خیلی خوشم اومد .مخصوصا از تنوعشون . از آشناییت خوشحالم . موفق باشی
Finally...I'm gonna start I guess, I'll be knockin' on my heart's door till it opens. oh wait....even the door knob is broken. I'll be looking for other doors; that's what a wise man would do, right?