فصل٬ فصل نرگسهای مست است و لاله های سرخ!
فصل آسمان مینایی و پاره ابرهای صورتی رنگ
هنگام غروب! یک ماه از شروع بهار می گذرد٬
هنوز درختان به شکوفه ننشسته اند... ولی تا
چشم کار می کند پرنده های مختلف و بچه سنجاب
هست که تند و سریع از این شاخه به آن شاخه
می پرند... امتحانها تمام شده و در حال
استراحتم... صبح که از خواب بیدار می شوم٬
باور نمی کنم کلاس و امتحان ندارم:)
کم کم دارم به مرحله چهار سال دوم نزدیک می شوم. تصورم اینست برای option هایی که در نظر دارم٬ امریکا ظرفیت بالاتری می خواهد. می دانم که هیچ جای دنیا امنیت و آرامش کانادا را ندارد ولی برنامه های درسی فرق زیاد دارند. امتحانهای زیادی را در پیش دارم٬ هرچند هنوز خیلی مانده٬ نباید کارها را برای آخر سر بگذارم... سفر کوتاهی به امریکا در پیش دارم که علاوه بر visit, می خواهم شرایط housing دانشگاههارا بررسی کنم. معمولا بیمه پزشکی٬ کاورج دندانپزشکی٬ و مخصوصا Security بالایی ندارند و از این لحاظ با اینجا تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد.
سعدی علیه الرحمه می فرماید "ده درویش بر گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند" حالا شده حکایت ما ایرانیها که در کشوری به این بزرگی در اقلیت هستیم و هماهنگی و یکپارچگی خوبی نداریم. مثل هماهنگی شورای شهر با اتحادیه دانشجویان! تصمیم گرفتیم در این روزهای تعطیل٬ صرفا برای جمع آوری charity یک برنامه نمایش عروسکی و موسیقی سنتی ترتیب دهیم و مبلغ دریافتی را به صندوق حمایت از کودکان اختصاص دهیم. الان حدود ده روز است که به شورای شهر اعلام کردیم و هنوز ایمیل ما را به ایرانیها forward نکردند... ما به خاطر برنامه آنها تاریخ جشنها را تغییر دادیم٬ حالا برای یک ایمیل اینقدر معطل می کنند تا روز آخر. همینطور باید مرتب به آنها یاداوری کنیم که هدف اصلی را فراموش نکنند.
برای دیدن نیاگارا خیلی هیجان دارم... عکسی دارم که پدر و مادر در اوج جوانی در کنار کالسکه من از آنجا گرفته اند... دلتنگشان می شوم... هر جا می روم می خواهم آنها هم باشند٬ با جوجو طلا و بهنام گلم. با خاله ناهید و کیان و کیمیا!
خدایا لطف و رحمتت بسیار است. با چیزی که طاقتش را ندارم و در قدرتم نیست امتحانم نکن. پارسال این موقع که یادم می آید خیلی ناراحت می شوم. بی خبر بودم و روزی صدبار زنگ می زدم تا از حالش با خبر شوم. حرف هیچکس را جز سارا نمی پذیرفتم... اگر یک تار مو از سرش کم شود٬ دیوانه می شوم. اگر بدانم حالش خوب نیست٬ همینجا پرپر می شوم و می میرم... پدر! همیشه خوب باش! جای من در کنار تو خالیست٬ تا شانه های کوچکم را با محبت بفشاری و من پیشانی ات را ببوسم... تا تو لبخند بزنی و الهــــــــه ناز بخوانی و خانه غرق خوشبختی شود... راستی بابای الی٬ الهــــــــــه ناز را بهتر از معین و بنان می خواند.
ترانه: الهـــــــــه ناز
البوم: پرواز (معین)
سلام
متاسفانه ایرانیها هیچ کجای دنیا باهم رابطه خوبی ندارند برعکس ماایرانیها پاکستانیها و هندیها اتحاد خوبی دارند و همیشه سعی میکنند به هم کمک کنند!!!
سفر خوب با رهاوردهای ارزنده براتون آرزو میکنم.
موفق باشید
خسته نباشی الهام جون واسه امتحانا . امیدوارم خانوادت همیشه سالم باشن و تو در کنارشون باشی .
واااااااای خوششششش به حالت!!!! جای منم خالی کن کنار نیاگارا،عکسم بگیر برام بفرست!!!! (: D: منم آرزو میکنم همیشه خوب باشن!
با دل من بساز :*
سلام آبجی الهام گل
کجایی دختر پیدات نیست
این امتحانات کی دست از سر آبجی ما بر میداره؟
به هر حال امیدوارم سفر خوبی داشته باشی
شاد باشی
یا علی
سلام
امیدوارم در هر مرحله ای بهترین تصمیم را بگیری و موفق باشید..
دلتنگی و سختی کشیدن شاید روزی پایانی باشه ..و بعد از آن شادی سراغ آدم بیاد و یادش بره چه کشیده...
سلام دوست عزیز
سالگرد وبلاگم را جشن میگیرم ، خوشحال میشم
به کلبه من سر بزنی و تو تولد وبلاگم شرکت کنی
پاینده و پیروز باشی
_**__**_____* __________
___________***_*__*_____* _________
__________****_____**___****** ____
_________*****______**_*______** __
________*****_______**________*_**
________*****_______*_______* _____
________******_____*_______* ______
_________******____*______* _______
__________********_______* ________
__***_________**______** __________
*******__________** _______________
_*******_________* ________________
__******_________*_* ______________
___***___*_______** _______________
___________*_____*__* _____________
_______****_*___* _________________
_____******__*_** _________________
____*******___** __________________
____*****______* __________________
____**_________* __________________
_____*_________* __________________
_____________*_* __________________
______________** __________________
سلام .. الهام جان ..منو که فراموش نکردی..ایشالا بعد ازاین غیبت پس از این بیشتر مزاحم خواهم شد .
خدایا لطف و رحمتت بسیار است. با چیزی که طاقتش را ندارم و در قدرتم نیست امتحانم نکن>>وای خانومی دلم برات تنگ شده بود.این همون جمله ایه که جن وقته منم هی از خدا میخوام.یه بارم تو بلاگم نوشتم...دوستت دارممممممم.امریکا خوش بگذره.همینطور نیاگارا
هم پیاله’ ما باش..
سلام الهام جونم
خوبی؟
خیلی دلم واست تنگش شده بود
اینبار یه چیزی نوشتم که شاید به درد توام بخوره
زود تر بیا
هنوز کامل پستتو نخوندم
خوندم دوباره بر می گردم
البته ببخشید ها
سلام . داشتم به عکس نیکتا نگاه میکردم . چشمای شیطونش نشون میده چقدر شیرین زبونه .
درست میگم؟. ازین دختر کوچولوهائی که دل آدم و میبرن با شیرین زبونیشون . از طرف من ببوسش خاله الی
شاد بودن هنر است
شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه ؛ خندان باشیم .
بی غمی درد بزرگیست که دور از ما باد
شاد بودن هنر است
گر به شادی تو گردد شاد دلهای دگر .
(( آمدی جانم به قربانت ولی بازم بیا))
من با نوشته ای در مورد رنگها و رنگیت کمان به روزم
خوشحال میشم کلبه حقیر منو با اومدنتون رونق ببخشید .